حرفای یه نیمچه مذهبی

در نظربازی ما ، بی خبران حیرانند .... من چنینم که نمودم ، دیگر ایشان دانند

حرفای یه نیمچه مذهبی

در نظربازی ما ، بی خبران حیرانند .... من چنینم که نمودم ، دیگر ایشان دانند

حرفای یه نیمچه مذهبی

اولین بار به دوستم گفتم وبلاگ چیه گفت دفتر خاطرات
گفتم پس من وبلاگمو هم دفتر خاطرات و هم دفتر دل میسازم
و لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۳۰ فروردين ۹۲، ۲۲:۰۹ - ye montazer
    افرین
پیوندها

۶ مطلب در تیر ۱۳۹۱ ثبت شده است

۰۵
تیر
زن بدون شال و روسری اومده بود بیرون که آشغالا رو بده به کارگر شهرداری..

همین موقع بود که آخونده داشت رد می شد ..

زنه که آخونده رو دید گفت:ببخشید حاج آقا، و با دو رفت تو خونه..

آخونده در همین حین به زنه گفت: به ما که رسید حروم شد..


(( دیشب داستانی با همین مضمون برام پیش اومد))