اشتباه همسایمون
يكشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۱، ۰۴:۴۶ ب.ظ
چند ثانیه بود از خونه اومده بودم بیرون که پدرم چراغ {سوخته} بدست پشت سرم زد بیرون.
من رو صدا زد و در حالی که دستش رو در جهت آریشگاه محلمون نشونه میرفت گفت: ببین آرایشگاهیه بازه ؛بعدش بهم زنگ بزن که برم.
منم گفتم : باشه
مرد همسایمون داشت از جلو در خونه رد میشد.
نه اینکه کولر رو زده بود و میروند؛ پدرمو دید که دست بلند کرده و یه لامپ لوله ای دستشه.
از من که رد میشد،سرش رو انگاری کار اشتباهی کرده باشم تکون میداد و لبش رو به نشونه ناراحتی کج کرد
من گفتم:این چش بود؟!
بعدش گفتم: شاید فکر کرده یه دعوای درست و حسابی با پدرم کردم و پدرم تو خیابون داره داد و بیداد میکنه!!!
از شما خیلی خیلی ممنونم
درسته که من خودم رو کوچیک می کنم ولی باور کنید راهی دیگه تو زندگیم نمونده
تو رو خدا یه نیگاهی بنداز شاید خدا خواست و چیزی رو انتخاب کردی
ببخش سرت رو درد اوردم