پایان فصل :: حرفای یه نیمچه مذهبی

امشب جوجه نشده ها رو خوردم نشمردم
..........................................................................
نظر برای آخر دعوانا : غیبتم کاملا موجه
اگه حذفم کنید از لیست اشکالی نداره من که میام اینجا
میزارید بیام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

۲۸ آذر ۹۱ ، ۱۴:۰۲

gharibe

این ادرسایی رو که میزاری چیجوری باید ببینم....قبلیم نتونستم ببینم چیه...

۲۸ آذر ۹۱ ، ۱۵:۰۷

خاموش

تعبیرش میشه بزودی آزاد میشی
جیک جیک جیک
یه جیک اضافه کن بده به جوجه بعدی
سرشماریه جوجه های آخر پاییزه

۲۸ آذر ۹۱ ، ۱۵:۱۲

نصفی

خواب زن چپه
شوخی کردم ناراحت نشیاااااا

۲۸ آذر ۹۱ ، ۲۰:۵۹

طلبه ی منتظر

بود در شام میان اسرا/طفلى از هجر پدر نوحه سرا
خردسالى به اسارت در بند/مرغ بشکسته پرى پا به کمند
کودکى دستخوش محنت و رنج/جاى بگزیده به ویرانه چو گنج
یک گل دیگر از آن گلشن عشق/رفت در خاک و خزان شد به دمشق

شهادت کوچکترین بانوی کربلا تسلیت باد.
التماس دعا
یازهرا
3صلوات هدیه به دوشیزه ی 3ساله

۲۹ آذر ۹۱ ، ۰۰:۰۸

هیام

سلام. وبلاگتون خیلی قشنگه.خوشحال می شوم به وب من هم سری بزنید.

در ضمن با احترام دعوتید
اگر فرصت داشتید به این وبلاگ هم سری بزنید:http://www.jamevela.blogfa.com

التماس دعای فرج

۲۹ آذر ۹۱ ، ۱۲:۴۱

gharibe

اخرش نگفتی این ادرسارو چیجوری ببینم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

کد امنیتی *

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

حرفای یه نیمچه مذهبی

در نظربازی ما ، بی خبران حیرانند .... من چنینم که نمودم ، دیگر ایشان دانند

اولین بار به دوستم گفتم وبلاگ چیه گفت دفتر خاطراتگفتم پس من وبلاگمو هم دفتر خاطرات و هم دفتر دل میسازمو لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر

جالب

نظرات (۱۳)

ارسال نظر

اولین بار به دوستم گفتم وبلاگ چیه گفت دفتر خاطرات
گفتم پس من وبلاگمو هم دفتر خاطرات و هم دفتر دل میسازم
و لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر