حرفای یه نیمچه مذهبی

در نظربازی ما ، بی خبران حیرانند .... من چنینم که نمودم ، دیگر ایشان دانند

حرفای یه نیمچه مذهبی

در نظربازی ما ، بی خبران حیرانند .... من چنینم که نمودم ، دیگر ایشان دانند

حرفای یه نیمچه مذهبی

اولین بار به دوستم گفتم وبلاگ چیه گفت دفتر خاطرات
گفتم پس من وبلاگمو هم دفتر خاطرات و هم دفتر دل میسازم
و لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۳۰ فروردين ۹۲، ۲۲:۰۹ - ye montazer
    افرین
پیوندها
۰۳
دی

این بار این لینک رو معرفی میکنم


"مستند نفوذ ارتش روشن فکران"

۰۱
دی

بنده از همینجا اعلام میکنم که با طرز تفکر فیلم انتقامجویان کاملا مخالفم

آخه قراره تایتانوس شخصیت منفی سری دومش باشه

  • titanous
۰۱
دی

بعضیا رو میبینم تو خیابون که یه کارایی میکنن که زمان پیامبر این کارا انجام میشد

درصورتی که طرف فکر میکنه جدیدا این افعال درحال اجران

پیامبر وقتی یه عده ای رو دید که دارن این کار زشت رو انجام میدن گفت: به پشت زنان نگاه مکنید که مردم به پشت زنانتان نگاه میکنند.


ولی خب "اکثرهم لایعقلون"

۳۰
آذر
بعضی از دوستان به بنده طعنه هایی درباره مطلب قبلی زدند ؛ پس اینو داشته باشید

  • titanous
۲۹
آذر

سلام

یه چند مدت یه بار سلام کردن خوبه ها!!!!

---------------

دو سه روزی هست ؛یعنی از روزی که پدرم زنگ زد گفت: اجاره نشینا خونتو خالی کردن بصاطمو جمع کردمو با تاکسی اومدم اهواز

و سریع لوله کش آوردم لوله های شکسته رو درست کرد و من قبل اون میومدم و بعدش میرفتم که امروز کارش تموم شد و فقط دیواراش چندجا ضربه خورده باید راستوریسش کنم

دیگه کم کم باید به فکر خودم باشم

منم جوگیرم نه؟!!

آخه پدرم میگه باید کار داشته باشی

خوب بهونه ایه نه؟ و تنها بهونه ست

آخه بابا جونم تو که میتونستی دو سال و نیم پیش منو بفرستی به جا خودت و منم قول دادم ادامه تحصیل بدم چرا نفرستادی

مشکلی نیست "حسبی الله"