مسلمان شدن حنان ترک ، بازیگر مصری
به نظرتون چند مدت یه بار باید مطلب آپ کنم؟
منتظر نظرتونم
چون برام مهمه میگم
دختر عمه ی من 15 سال پیش ازدواج کرده و پسر یه عمه ی دیگم 8 سال پیش
هر دوتاشون هم؛ سی، سی و پنج سالشونه
چند روز پیش دختر عمم اومده بود خونمون چند روز بمونه
تو همین حین کارای خونه رو هم انجام میداد
پسر عمم که اومد ؛ دید که چجوری کار خونه رو انجام میده
بهش گفت: چه کدبانویی هستی؛؛؛
یکی از حاضرین با نفهمی بهش گفت پس چرا نگرفتیش؟!!!!
یکباره این پسره اینقدر خجالتزده شد که نگو و نپرس (چون آدم پررویی بود)
حالا وجدانا شما فکر نمی کنید این حرف علاوه بر این موقعییت باعث:
1.فکر خیانت
2.فکر ارتباط پنهانی
... و فکرهای دیگه میشه !!!!!!
واقعا باید بعضی اوقات کلام خودمون رو بسنجیم
میخواهم از حادثه 5 روز پیش بگم
یک اتفاق عجیب
اونقد با من صمیمی بود که منو وکیلش حساب میکردن
بچگیهامو با اون گذروندم صبح و شب با اون بودم
انگاری که کسو کاری به جز اون نداشتم
چیز عجیب اینجاس که بعد از 3 سال دور از هم بودن چرا مرگش توی اتاقم باید اتفاق بیوفته
!!!!!!
این هم عکسی که خودم کمتر از یک ساعت قبل مرگش از اون گرفتم
مادربزرگم بود....