حرفای یه نیمچه مذهبی

در نظربازی ما ، بی خبران حیرانند .... من چنینم که نمودم ، دیگر ایشان دانند

حرفای یه نیمچه مذهبی

در نظربازی ما ، بی خبران حیرانند .... من چنینم که نمودم ، دیگر ایشان دانند

حرفای یه نیمچه مذهبی

اولین بار به دوستم گفتم وبلاگ چیه گفت دفتر خاطرات
گفتم پس من وبلاگمو هم دفتر خاطرات و هم دفتر دل میسازم
و لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۳۰ فروردين ۹۲، ۲۲:۰۹ - ye montazer
    افرین
پیوندها

صحبتی کوتاه

يكشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۱، ۰۱:۴۵ ق.ظ
چند روزی است از عقد برادرم میگذرد.

فکر نکنید هرکه بسیجی و حزب اللهی است خانواده او هم چنینند، نخیر .برادرم با هزار بدبختی برایش زن پیدا شد و من برای خودم بیشتر میترسم که چگونه با وجود اینکه دوست داری زنت هم تیپت باشد؛ خانواده ات برایت چنین زنی پیدا کنند.

ترس دارد نه؟

دوستان اگر چاره ای برایم می بینند به بنده نظر دند

ضمنا برادرم چند دختر از این ور و اونور به خانواده خودم معرفی کرد؛ ولی در خواستگاری وقتی خانواده طرف حسابمان انها رادید ...

و من الله التوفیق

نظرات  (۱)

این که گفتی یعنی چه؟؟؟؟توضیحاتت کم بود نفهمیدم چی شد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی