حرفای یه نیمچه مذهبی

در نظربازی ما ، بی خبران حیرانند .... من چنینم که نمودم ، دیگر ایشان دانند

حرفای یه نیمچه مذهبی

در نظربازی ما ، بی خبران حیرانند .... من چنینم که نمودم ، دیگر ایشان دانند

حرفای یه نیمچه مذهبی

اولین بار به دوستم گفتم وبلاگ چیه گفت دفتر خاطرات
گفتم پس من وبلاگمو هم دفتر خاطرات و هم دفتر دل میسازم
و لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۳۰ فروردين ۹۲، ۲۲:۰۹ - ye montazer
    افرین
پیوندها

حرفی شاید ساده

سه شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۱، ۰۱:۵۱ ق.ظ

مرد میانسال شهرستانی در بازار شهر در حال راه رفتن بود؛

از کنار دختری گذشت که مانتو به تن کرده بود؛

مرد دستش را به پیرهنش گرفت و آن را از قسمت پایین کشید؛

در همین حین به مانتوی زن هم نگاه میکرد؛

با لحن ساده ی شهرستانی گفت: انگاری پیرهن من بلندتر از مانتوشه!!!!

  • titanous

تعقل

داستان

جالب

نظرات  (۶)

سلام عزیز دلم من فدای دل مهربونت برم که ازردمش
نمی دونستم شما میاین
مگه شما منو لینک کردید ؟
بهر حال چه لینک کرده باشید چه خیر گلم من با افتخار ایلیا جانمو لینک میکنم
فدای دل مهربونت
پاسخ:
من چقد خوش شانسم
سلام
که من سر میزنی....
برپاااااااااااااااااااااااا
پیر مرده راست گفته دیگه
سلام ایلیا جان!ممنون عزیزم از اینکه بهم سر زدی.وب قشنگی داری منم شما رو با افتخار لینک کردمدر ضمن من خواهرم نه برادروعده ما جمعه و یکشنبه نماز عید
سلام آقا ایلیا با وبلاگ شما توی وبلاگ سارا آشنا شدم خیلی زیباست به منم سر بزن
  • مهدی یارجوان
  • سلام
    امیدوارم همیشه موفق باشی دوست من
    راستی بیاوب منو هم ببین
    اگه اومدی حتما مطلب هم باخودت بیاری ها
    تو بیا خودت میفهمی چه مطلبی
    منتظرتم
    یاعلی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی