ادامه دعوای کلاسیک
سه شنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۱، ۱۱:۳۶ ب.ظ
به دفتر ناظم رفتیم.
دلیل دعوا رو خواست.
منم با پررویی گفتم: آقا این یه کار اشتباه کرد که باید ادب میشد.
ناظم هم پرید و گفت: تو چکاره ای؟ حالا چکار کرده بود؟
منم با استرس افتضاح گفتم: یه کاری که نمیشه بگم.
ناظم: پسر مگه تو ستاد منکرات مدرسه ای؟!
من:..... سکوت
ناظم:بیرون باستید تا بگم چکار کنید.
.....
طرف دعوا: ببین مردی بیا بیرون تا صورتت رو با تیزی خط خطی کنم
(تیزی:تیغ؛چاغو؛تیغ موکت بری ،شیشه و ...)
بابا برو حرف آخر من بود به اون تا به حالا.
ناظم بعد چند دقیقه مارو فرستاد سر کلاس