حرفای یه نیمچه مذهبی

در نظربازی ما ، بی خبران حیرانند .... من چنینم که نمودم ، دیگر ایشان دانند

حرفای یه نیمچه مذهبی

در نظربازی ما ، بی خبران حیرانند .... من چنینم که نمودم ، دیگر ایشان دانند

حرفای یه نیمچه مذهبی

اولین بار به دوستم گفتم وبلاگ چیه گفت دفتر خاطرات
گفتم پس من وبلاگمو هم دفتر خاطرات و هم دفتر دل میسازم
و لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۳۰ فروردين ۹۲، ۲۲:۰۹ - ye montazer
    افرین
پیوندها

جهانی دیگر

شنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۱، ۰۱:۰۱ ق.ظ

خوش به حالشون

چی تو دلشون بود که اینطوری شدن؟

یا شاید اصلا چیزی تو دلشون نبود

نه غرور .. نه تکبر ... نه خودبینی و نه و نه های دیگه


اینطوری بود کربلای ایران


  • titanous

نظرات  (۷)

سلام
از وبلاگت خوشم اومد
خواستی به منم سری بزن
با سلام؛
مهدی تو نالد ز غمت یا جدا
با یاد تو محرمت یا جدا
گر خشک شود چشمه اشکم از اشک
خون گریه کنم ز ماتمت یا جدا
خیلی ممنون که تشریف اوردید.بی تعارف نایب الزیاره در کربلا بودم.یا علی.
سلام وب جالب و زیبایی داری
  • فاطمه(یاس)
  • دریا بودن
    از چشم هاشون می شد خوند دلشونو ...
    ای خدای بزرگ اکنون که به سراغ تو می آیم، از تو هم هیچ انتظاری ندارم .

    آن چه کرده ام فقط به خاطر عشق به تو بوده است ، احساس وظیفه می کردم و انجام دادم،
    (قسمتی از نیایش های شهید چمران)
    فقط با خدا معامله کردن نه با دنیا
    همیشه فکر میکنم اونا چیکار کردن که خدا انقدر قشنگ تو آغوشش جاشون داد.......
    التماس دعا همسنگر

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی